loading...
معرفی برترین کتاب ها
علیرضا بازدید : 24 جمعه 31 اردیبهشت 1400 نظرات (0)

کتاب چگونه راز زندگی ام را متحول کرد اثر راندا برن

کتاب «چگونه راز زندگی‌ام را متحول کرد» How The Secret Changed My Life: Real People Real Stories اثر «راندا برن» درباره‌ی چگونگی تأثیر قدرت راز و قانون جاذبه در تحول و دگرگونی زندگی است.

نویسنده‌ی این اثر درباره‌ی تأثیر راز بزرگ زندگی، قانون جذب مفصل و جامع در این کتاب صحبت می‌کند و درباره‌ی شکل‌گیری آینده براساس تفکرات حال حاضر می‌گوید.

او این اثر را با نثری روان و قابل‌فهم برای همه‌ی افراد نوشته و در آن از تجربیات خودش و افراد دیگر که از این قانون بهره‌ برده‌اند مثال زده است.

نقد و بررسی کتاب چگونه راز زندگی‌ام را متحول کرد

راندا برن:

«از یک راه می‌توانی زندگی‌ات را متحول کنی، ذهنت را تغییر بده، زندگی‌ات متحول می‌شود

درباره کتاب چگونه راز زندگی‌ام را متحول کرد

کتاب «چگونه راز زندگی‌ام را متحول کرد» How The Secret Changed My Life: Real People Real Stories اثر «راندا برن» درباره‌ی چگونگی تأثیر قدرت راز و قانون جاذبه در تحول و دگرگونی زندگی است. نویسنده‌ی این اثر درباره‌ی تأثیر راز بزرگ زندگی، قانون جذب مفصل و جامع در این کتاب صحبت می‌کند و درباره‌ی شکل‌گیری آینده براساس تفکرات حال حاضر می‌گوید. او این اثر را با نثری روان و قابل‌فهم برای همه‌ی افراد نوشته و در آن از تجربیات خودش و افراد دیگر که از این قانون بهره‌ برده‌اند مثال زده است.

بخش‌های کتاب «چگونه راز زندگی‌ام را متحول کرد» به ترتیب زیر هستند:

چگونه درخواست کردم، باور کردم، و دریافت کردم.

چگونه برای کسب شادی از راز استفاده کردم.

چگونه از راز برای کسب ثروت استفاده کردم.

چگونه از راز برای تغییر روابط استفاده کردم.

چگونه از راز برای سلامتی استفاده کردم.

چگونه از راز برای شغل خود استفاده کردم.

چگونه با استفاده از راز زندگی‌ام متحول شد.

درباره راندا برن

«راندا برن» Rhonda Byrne نویسنده و کارگردان برجسته‌ی استرالیایی در تاریخ 12 مارس 1945 در ملبورن به دنیا آمد. او یکی از نویسندگان مشهور حوزه‌ی خودشناسی است که با مستند فیلم راز و کتاب معروف «راز» به شهرت جهانی رسید. او این کتاب را در سال 2006 منتشر کرد که به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان تبدیل شد و بیش از 19 میلیون نسخه از آن به فروش رفت. این کتاب در سراسر دنیا خواننده دارد و به بیش از 40 زبان ترجمه‌شده است. «راندا برن» با نگارش این کتاب سال 2007 از سوی مجله تایم به‌عنوان یکی از افراد تأثیرگذار در جهان معرفی شد.

«راندا برن» براساس تجربیات و فرازوفرودهای زندگی‌اش کتاب‌های مهم و متعدد نوشته است که در زندگی بسیاری از  افراد تأثیرگذار بوده است. او با زبانی ساده از قانون جذب و تأثیر ناخودآگاه انسان در جریان زندگی سخن می‌گوید و مردم را به مثبت‌اندیشی دعوت می‌کند. او خود افسردگی، طلاق و مرگ عزیزانش را تجربه کرده است ولی هیچ‌گاه شکست را قبول نکرده و راهی برای ادامه‌ی زندگی پیدا کرده است. «راندا برن» درباره‌ی مفاهیمی مهم همچون قانون جذب، قدرت اراده و تفکر انسان سخن می‌گوید و همه‌ی افراد را به استفاده‌ی درست و کاربردی از آن‌ها دعوت می‌کند. او بر این باور است که قانون جذب قدرتمندترین قانون این دنیا است و می‌توان با کمک آن زندگی را همان‌طوری که دلخواهمان است ساخت. او در ارتباط با این قانون و تأثیرش بر روند زندگی چندین کتاب و مقاله نوشته است که همه‌ی آن‌ها به فارسی ترجمه شده‌اند. این نویسنده در میان خوانندگان فارسی‌زبان بسیار پرطرفدار است و کتابش در لیست پرفروش‌های ایران هم قرار دارد. از دیگر آثار او که در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود هستند می‌توان به «قدرت»، «معجزه‌» و «قهرمان» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب چگونه راز زندگی‌ام را متحول کرد می‌خوانیم

ازآنجاکه اصول و کاربرد راز براساس جذب موارد دلخواه زندگی است، چیزی به نام «شغلی که آینده ندارد» که نتوانی از آن رو برگردانی و در بروی، یا «موانع شغلی» که نتوانی آن‌ها را خردوخمیر کنی، یا «شغل رؤیایی» که نتوانی به آن برسی، وجود ندارد.

اگر شرایط زندگی‌ات بر وفق مراد نیست، زانوی غم در بغل گرفتن و افسرده شدن کاری آسان است. ولی همان‌طور که حالا دیگر خبرداری و تعداد بی‌شماری از مردم سراسر جهان هم می‌دانند، افکار منفی شرایطی منفی را جذب می‌کند. از طرفی، وقتی افکار خود را بر آنچه می‌خواهی متمرکز کنی و این تمرکز را حفظ کنی، در لحظه‌ای قرار می‌گیری که با شدیدترین قدرت کائنات، آنچه را می‌خواهی به‌سوی خود احضار می‌کنی.

سالیان سال در مشاغل مختلف، عصبانی و عصبانی‌تر می‌شدم. به نظر می‌رسید که همیشه بدترین کارفرمای ممکن نصیبم می‌شود. همه‌ی کاسه کوزه‌ها را سر خدا می‌شکستم و هرچه از دست خدا عصبانی‌تر می‌شدم، اوضاع بدتر می‌شد و من بیشتر از خدا دور می‌شدم.

با شروع کار برای چایخانه‌ای محلی که خدمات فنی قبل از چاپ را انجام می‌داد، هميشه حواسم را جمع می‌کردم که ببینم اینجا هم مثل جاهای سابق است یا با آن‌ها تفاوت دارد. به هرحال فهمیدم که کار کردن با سایر همکاران عالی است. درواقع اوقات خوشی سرکار داشتم و از همکاران و رئیس خودم راضی بودم، تا اینکه سه ماه از کار کردن من گذشت و چایخانه تصمیم گرفت شعبه‌ای دیگر برای چاپ دیجیتال باز کند و از من درخواست شد که در آن شعبه‌ی جدید خدمات فنی قبل از چاپ را انجام دهم. گفتم: «حتماً. اين کار رامی کنم

فردی که با هیچ‌کس کنار نمی‌آمد. در شعبه‌ی جدید رئیسم شد. او برایم مزاحمت ایجاد می‌کرد. وقتی برای ناهار بیرون می‌رفتم، یادداشت‌هایی خبیثانه روی صندلی‌ام می‌گذاشت و بابت خطاهای متعددی که رخ می‌داد، مرا شماتت می‌کرد.

قضیه را کوتاه کنم، بعد از شش ماه از کار برکنار شدم.

جان به لب شدم. فکر کردم دنیا به آخر رسیده است. از کار کردن حالم به هم می‌خورد. خدا را می‌دیدم که از آن بالا به من می‌خندد. چنان از خودم متنفر شدم که هرگز در زندگی‌ام این‌چنین نبودم.

دوستم فیلم راز را به من داد و برای اولین بار متوجه شدم که مقصر اصلی این دردسرهای شغلی فقط خودم بوده‌ام. همه‌ی این‌ها منطقی بود. افکار من این‌ها بود که: بهتر است دیگر هیچ‌وقت این‌طوری با من حرف نزند.

 

کتاب از دولت عشق

کتاب تختخوابت را مرتب کن

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
این وبلاگ جهت معرفی برترین و پرفروش ترین کتاب های روز خدمت کتابخوان های عزیز راه اندازی شده است امید است که از مطالب ما لذت ببرید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 78
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 46
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 82
  • بازدید ماه : 219
  • بازدید سال : 4,959
  • بازدید کلی : 8,913